وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

نویسندگان

۲۹ مطلب در شهریور ۱۴۰۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

🔊 کلمات هم‌قافیه با «ـس» (مثل بس، پس)

این قافیه با «ـس» پایان می‌یابد و پیش از آن یک صامت یا مصوت کوتاه قرار دارد. در شعر فارسی، چنین قافیه‌ای اغلب ضرب‌آهنگ قوی و حس قطعیت یا پایان‌بندی ایجاد می‌کند.

فهرست کلمات هم‌قافیه با «ـس»
بس، پس، خس، رس، کس، ناکس، بی‌کس، دلواپس، سپس، نارس، عسس، نفس، هوس، محبس، جرس، اطلس، ارس، قفس، قبس، فرس، عبس، عدس، مونُّس، موسوس، ملتمس، طبس، اقدس، مقدس، تیررس، دسترس، هرس، دادرس، مگس

نمونه غزل از حافظ شیرازی:
ای صبا گر بُگذری بر ساحلِ رودِ اَرَس
بوسه زن بر خاکِ آن وادی و مُشکین کُن نَفَس
منزلِ سَلمی که بادَش هر دَم از ما صد سلام
پُر صدایِ ساربانان بینی و بانگِ جرس
مَحمِلِ جانان ببوس، آن‌گه به زاری عَرضه دار
کز فِراقت سوختم ای مهربان فریاد رس
من که قولِ ناصحان را خواندَمی قولِ رَباب
گوش‌مالی دیدم از هجران که اینم پند بس
عشرتِ شب‌گیر کن، مِی نوش کاندر راهِ عشق
شَب‌رُوان را آشنایی‌هاست با میرِ عَسَس
عشق‌بازی کارِ بازی نیست ای دل! سر بِباز
زان که گویِ عشق نَتْوان زد به چوگانِ هوس
دل به رَغبت می‌سپارد جان به چشمِ مستِ یار
گر چه هشیاران ندادند اختیارِ خود به کس
طوطیان در شِکَّرِستان کامرانی می‌کنند
و از تَحَسُّر دست بر سر می‌زند مسکین مگس
نامِ حافظ گر برآید بر زبانِ کِلکِ دوست
از جنابِ حضرتِ شاهم بس است این مُلتَمَس

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

🔊 کلمات هم‌قافیه با «ـاس»

قافیهٔ «ـاس» از پرکاربردترین قافیه‌ها در شعر فارسی است. این قافیه هم در واژه‌های اصیل فارسی دیده می‌شود (مانند «پاس» و «سپاس») و هم در بسیاری از واژه‌های دخیل عربی (مانند «قیاس»، «التماس»، «ناس»).
در شعر، انتخاب قافیه‌ای با صدای باز و کشیده مثل «ـاس» موسیقی ملایم و کشدار ایجاد می‌کند و برای بیان مفاهیم تأمل‌برانگیز و لطیف مناسب است.

📜 فهرست کامل کلمات هم‌قافیه با «ـاس»

الف:
اجلاس، اجناس، احدالناس، احساس، اخترشناس، اختلاس، ادب‌شناس، اساس، اسکناس، افلاس، اقتباس، اقلیم‌شناس، التماس، الماس، الیاس، ام‌اس، انسان‌شناس، انعکاس، انفاس، ایران‌شناس، ایهاالناس، آدم‌شناس، آدیداس، آس‌و‌پاس، آسیب‌شناس، آناناس، آهنگ‌شناس

ب:
بااحساس، بازشناس، باستان‌شناس، باکلاس، بدحواس، بدلباس، بلورشناس، بندرعباس، بنی‌عباس، بی‌احساس، بی‌اساس، بی‌حواس، بی‌قیاس، بی‌کلاس، بی‌هراس

پ:
پاس، پانکراس، پتاس، پراحساس، پرتشناس، پرنده‌شناس، پریشان‌حواس، پلاس

ت:
تاریخ‌شناس، تاس، تراس، تفسیرشناس، تگزاس، تماس، تمبرشناس، تیپ‌شناس

ج:
جامعه‌شناس، جانورشناس، جرم‌شناس، جل‌وپلاس، جناس، جواهرشناس، جی‌آی‌اس، جی‌پی‌اس

ح:
حافظ‌شناس، حدیث‌شناس، حساس، حق‌الناس، حق‌شناس، حق‌ناشناس، حق‌نشناس، حماس، حواس

خ:
خاورشناس، خداشناس، خدانشناس، خرناس، خوش‌لباس، خیام‌شناس

د:
داروشناس، داس، دواشناس، دین‌شناس

ر:
راه‌شناس، رأس، رفتارشناس، رمزشناس، رنگ‌شناس، روان‌شناس، روناس، ریواس

ز:
زاپاس، زبان‌شناس، زرشناس، زلزله‌شناس، زیست‌شناس

س:
ساس، سپاس، ستاره‌شناس، سرشناس، سلماس

ش:
شاه‌عباس، شعرشناس

ط:
طاس

ع:
عباس، عکاس، عوام‌الناس

ف:
فایبرگلاس

ق:
قدرشناس، قدرناشناس، قدرنشناس، قیاس

ک:
کاراکاس، کارشناس، کالباس، کرباس، کلاس

گ:
گهرشناس، گیاه‌شناس، گیلاس

ل:
لاس‌وگاس، لباس

م:
مقیاس، مکتب‌شناس، مماس، موقعیت‌شناس، مولوی‌شناس

ن:
ناس، ناسپاس، ناشناس، نشناس، نفاس، نمک‌نشناس

و:
وسواس، وظیفه‌شناس، وقت‌شناس

هـ:
هراس، هم‌کلاس، هندوراس، هنرشناس، هواشناس

ی:
یاس

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

عروض چیست؟

عروض چیست؟

عَروض، یکی از مهم‌ترین دانش‌های وابسته به شعر کلاسیک فارسی و عربی است. این واژه در اصل عربی است و به معنای «فن سنجیدن شعر و شناختن وزن‌ها و بحرهای کلام منظوم با افاعیل عروضی و پیدا کردن اوزان اشعار بر پایهٔ آن افاعیل» به کار می‌رود. به این دانش «عروض» گفته‌اند زیرا وزن شعر بر آن عرضه می‌شود و با کمک قواعد آن می‌توان تشخیص داد که آیا شعری موزون است یا نه.
در زبان فارسی، برابر پارسیِ پیشنهادی برای این دانش «چامه‌سنجی» است که معنای زیبایی دارد، چراکه چامه همان شعر و سروده است. جالب است بدانیم که اصطلاح «عروض» در شعر علاوه بر نام این دانش، به جزوِ آخر از مصراع نخست هر بیت نیز گفته می‌شود.


تاریخچهٔ علم عروض

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

مقدمه

غزل مشهور «ای ساربان آهسته ران کارام جانم می‌رود» از سروده‌های پرآوازه‌ی سعدی شیرازی است که در دسته‌ی طیبات قرار می‌گیرد و سرشار از عاطفه، حسرت و زیبایی‌های زبانی است. این غزل از پرکاربردترین نمونه‌ها در آموزش عروض و تقطیع شعر است، زیرا وزن آن یکی از وزن‌های خوش‌آهنگ و پرکاربرد شعر فارسی است.

وزن این شعر مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم) است که از اوزان پرطنین و موزون ادبیات فارسی به شمار می‌آید. این وزن با تکرار چهار بار «مستفعلن» ریتمی روان و هماهنگ می‌آفریند و برای بیان احساسات عاشقانه، پندآمیز و عارفانه بسیار مناسب است.

تقطیع این شعر، علاوه بر کمک به درک بهتر موسیقی درونی آن، تمرینی عالی برای دانشجویان و علاقه‌مندان به عروض و قافیه است. در این مطلب، با تقطیع دقیق مصراع اول و دوم این غزل آشنا می‌شویم تا هم ساختار وزنی شعر را بشناسیم و هم بهتر به ارتباط میان کلمات و آهنگ نهفته در شعر پی ببریم.

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

زبان فارسی چیست؟

زبان فارسی، یکی از کهن‌ترین و تأثیرگذارترین زبان‌های دنیا، نه تنها وسیلهٔ ارتباط انسانی است، بلکه حامل فرهنگ، هنر، تاریخ و هویت ملت ایران و کشورهای فارسی‌زبان نیز به شمار می‌آید. فارسی زبان شعر و ادبیات غنی، فلسفه، علم و حکمت است و توانسته در طول بیش از هزار سال، تأثیر شگرفی بر زبان‌ها و فرهنگ‌های دیگر بگذارد.


تعریف زبان فارسی

زبان فارسی (Farsi یا Persian) به شاخهٔ زبان‌های هند و اروپایی و زیرشاخه ایرانی شرقی و غربی تعلق دارد. این زبان دارای دستور زبان، واژگان، صرف و نحو منظم و قواعد آوایی و نوشتاری مشخص است و به عنوان زبان رسمی و ملی ایران، افغانستان (با نام دری) و تاجیکستان (با نام تاجیکی) شناخته می‌شود.

فارسی زبان ادبیات، علم، تاریخ و سیاست است و طی قرون، ابزار انتقال دانش و تجربه انسانی بوده است. این زبان، علاوه بر کاربرد روزمره، در زمینه‌های شعر، داستان، فلسفه و علوم مختلف، هویت فرهنگی جوامع فارسی‌زبان را شکل داده است.


تاریخچه و ریشه‌های زبان فارسی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

علی‌اکبر دهخدا (۱۲۵۷–۱۳۳۴ هجری شمسی)، با لقب «دخو»، یکی از بزرگ‌ترین شخصیت‌های فرهنگی، ادبی، سیاسی و لغت‌شناس ایران در دوران معاصر است. او بنیان‌گذار و مؤلف بزرگ‌ترین فرهنگ لغت فارسی، یعنی «لغت‌نامه دهخدا»، بود که به‌عنوان میراثی ماندگار در تاریخ زبان‌شناسی فارسی شناخته می‌شود. دهخدا همچنین در عرصه‌های شعر، طنز، روزنامه‌نگاری و سیاست نقش برجسته‌ای ایفا کرد.

تولد و دوران کودکی

علی‌اکبر دهخدا در حدود سال ۱۲۵۷ هجری شمسی (۱۸۷۹ میلادی) در تهران متولد شد. پدرش، خانباباخان، از ملاکان متوسط قزوین بود که پیش از تولد دهخدا به تهران مهاجرت کرده بود. دهخدا در نه سالگی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی مادرش قرار گرفت. تربیت علمی او را ابتدا شیخ غلامحسین بروجردی و سپس حاج شیخ هادی نجم‌آبادی بر عهده گرفتند.


تحصیلات و سفر به اروپا

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

ادبیات

ادبیات چیست؟

ادبیات، یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین جلوه‌های فرهنگ و هنر بشر است. این حوزه نه‌تنها ابزار بیان افکار، احساسات و تجربیات انسان‌هاست، بلکه بازتابی از تاریخ، جامعه، اخلاق و جهان‌بینی یک ملت نیز محسوب می‌شود. ادبیات به انسان امکان می‌دهد تا از محدودیت‌های زندگی روزمره فراتر رود، با جهان‌های دیگر و ذهن‌های متفاوت آشنا شود و از دریچهٔ کلمات، زیبایی، معنا و حقیقت را تجربه کند.


تعریف ادبیات

ادبیات به مجموعه آثار گفتاری و نوشتاری گفته می‌شود که از زبان بهره می‌برند و هدف آن انتقال ایده‌ها، احساسات، تجربه‌ها و ارزش‌های فرهنگی است. این آثار می‌توانند به شکل شعر، داستان، نمایشنامه، مقاله یا نقد ادبی باشند.
در زبان فارسی، ادبیات ریشه در "ادب" دارد و ادب به معنای رفتار درست، تربیت و مهارت در سخن و نوشتار است. بنابراین ادبیات به‌طور ضمنی با زیبایی‌شناسی، اخلاق و فرهنگ مرتبط است.


تاریخچه ادبیات

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

قافیه

قافیه چیست؟ بررسی جامع

تعریف و ریشه واژه

قافیه، مشتق از کلمهٔ قَفْوْ (بر وزن عفو) به معنای «پیروی کردن»، «در پی رفتن» و همچنین «پسِ گردن کسی زدن» است. در فارسی، گاهی آن را پساوند نیز می‌نامند و در اصطلاح ادبی، به بخشی از شعر گفته می‌شود که با تکرار خود نظم و آهنگ شعر را شکل می‌دهد. به عبارت دیگر، قافیه در شعر وسیله‌ای برای ایجاد هماهنگی صوتی و زیبایی شنیداری است.

در تعریف دقیق، قافیه به کلمه یا حروفی گفته می‌شود که با تکرار کردن آن می‌توان به شعر نظم بخشید، مشروط بر اینکه قسمت تکرارشونده جزئی از کلمه باشد و به آن الحاق نشده باشد. به عنوان مثال در بیت:

فریاد، آزاد، داد، باد، گشاد، جماد

قسمت‌های «جای» و «رهنمای» قافیه هستند. اگر کل کلمه و نه بخشی از آن، به یک معنی و از یک ریشه تکرار شود، به آن ردیف گفته می‌شود. آخرین حرف اصلی قافیه را روی می‌نامند؛ در مثال زیر:

قشنگ، تفنگ، جنگ، رنگ

حرف «گ» روی است.


قافیه در منابع و فرهنگ‌ها

در فرهنگ معین دربارهٔ قافیه آمده است:

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

«درخت آسوریگ» یا «درخت آسوریک» (به پهلوی: درخت آسوریک) یکی از آثار منظوم و کهن ایران باستان است که به زبان پهلوی اشکانی (پارتی) نگاشته شده و از معدود متون غیردینی بازمانده از آن دوران به شمار می‌رود. این اثر در قالب یک مناظره میان درخت خرما (آسوریگ) و بز، به بیان ویژگی‌ها و مزایای هر یک می‌پردازد و در نهایت، بز به عنوان موجودی برتر معرفی می‌شود.


📜 ساختار و زبان

«درخت آسوریگ» به صورت شعری منظوم در حدود ۸۰۰ واژه به وزن هجایی سروده شده است. این اثر به زبان پهلوی اشکانی و خط پهلوی کتابی نوشته شده و از معدود متن‌های غیردینی است که از این زبان به‌جا مانده است. برخی محققان بر این باورند که متن اصلی این کتاب به صورت شفاهی روایت می‌شده و سپس در دوره ساسانی مکتوب شده است. Wikipedia


🌿 محتوا و نمادشناسی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

گاتاها

گاتا یا گات‌ها چیست؟ بررسی کامل و طولانی

گاتاها (به انگلیسی: Gathas) قدیمی‌ترین بخش‌های دینی و سروده‌های مذهبی ایران باستان هستند که به زرتشت، پیامبر ایرانی، نسبت داده می‌شوند. این سروده‌ها بخشی از اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان، به شمار می‌آیند و به شکل شعر هجایی و منظوم سروده شده‌اند. گاتاها از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند زیرا هم قدیمی‌ترین متون دینی ایران هستند و هم پایه و اساس تعلیمات زرتشتی را تشکیل می‌دهند.


واژه‌شناسی و معنی گاتا

واژهٔ گاتا در زبان پهلوی و اوستایی به معنای «سرود»، «چامه» یا «سروده» است. اصطلاحاً به مجموعه‌ای از سروده‌های مذهبی گفته می‌شود که پیامبر زرتشت به شکل منظوم سروده و در آنها اصول اخلاقی، عبادت، اندیشه‌های دینی و آموزه‌های اجتماعی بیان شده‌اند. در واقع، گاتاها هم شعر هستند و هم متونی الهام‌بخش با مضمون دینی و فلسفی.


ساختار و ویژگی‌های گاتاها

  • بهرام بهرامی حصاری