عروض چیست؟
عَروض، یکی از مهمترین دانشهای وابسته به شعر کلاسیک فارسی و عربی است. این واژه در اصل عربی است و به معنای «فن سنجیدن شعر و شناختن وزنها و بحرهای کلام منظوم با افاعیل عروضی و پیدا کردن اوزان اشعار بر پایهٔ آن افاعیل» به کار میرود. به این دانش «عروض» گفتهاند زیرا وزن شعر بر آن عرضه میشود و با کمک قواعد آن میتوان تشخیص داد که آیا شعری موزون است یا نه.
در زبان فارسی، برابر پارسیِ پیشنهادی برای این دانش «چامهسنجی» است که معنای زیبایی دارد، چراکه چامه همان شعر و سروده است. جالب است بدانیم که اصطلاح «عروض» در شعر علاوه بر نام این دانش، به جزوِ آخر از مصراع نخست هر بیت نیز گفته میشود.
تاریخچهٔ علم عروض
ریشههای این دانش به قرنها پیش از اسلام بازمیگردد. در هند و در زبان سانسکریت، وزن کمّی (بر اساس کوتاهی و بلندی هجاها) قرنها پیش از تولد خلیل بن احمد فراهیدی تدوین شده بود. خلیل بن احمد (دانشمند بزرگ بصره در قرن دوم هجری) نخستین کسی بود که این نظام کمّی را بر زبان عربی منطبق کرد و دستگاهی منظم برای شناخت وزن شعر پدید آورد. او با دستهبندی هجاهای کوتاه و بلند و کشف الگوهای تکرارشوندهٔ آنها، علمی را بنا گذاشت که بعدها به نام «عروض» شناخته شد.
وقتی شعر فارسی پس از اسلام رشد کرد، شاعران ایرانی نیز از همین دستگاه عروضی عربی استفاده کردند. شمس قیس رازی در کتاب مشهور خود المعجم فی معاییر اشعار العجم به طور کامل قواعد عروض عربی را بر فارسی منطبق ساخت و حتی نام بحرها (وزنها) را نیز به همان شکل عربی حفظ کرد. پس از او خواجه نصیرالدین طوسی در معیارالاشعار کوشید برخی بخشها را که به فارسی تحمیلپذیر نبود، شناسایی و اصلاح کند، اما عملاً نظام تازهای تدوین نشد و همان چارچوب عربی در شعر فارسی باقی ماند.
بحر و انواع آن
«بَحر» در علم عروض همان الگوی تکرار هجاهاست که وزن شعر را میسازد. متخصصان فن عروض، وزنهای شعر فارسی را در نوزده بحر دستهبندی کردهاند. هر بحر در حقیقت ترکیبی از هجاهای کوتاه و بلند است که بارها در طول مصراعها تکرار میشود.
بحرها به دو دستهٔ کلی تقسیم میشوند:
بحر سالم: وزنی که افاعیل آن بدون تغییر (زحاف) آمده باشند.
بحر غیر سالم: وزنی که در آن افاعیل دچار تغییر شده باشند، مانند حذف یا کوتاهشدن هجاها.
پرویز ناتل خانلری، عروضشناس بزرگ معاصر، بحر را چنین تعریف میکند:
«صورتی خاص از ترکیب هجاهاست که در آن تناسب معیّنی میان هجاهای کوتاه و بلند وجود داشتهباشد و آن را با صورتی دیگر که حاصل تناسب دیگری باشد، نتوان در یک قطعه آمیخت.»
به بیان دیگر، هر الگوی وزنی یک بحر مستقل است. برای سهولت، بحرها را به دو دستهٔ اصلی و فرعی تقسیم میکنند. بحر اصلی دستگاهی است که چندین وزن را دربرمیگیرد و وزنهای فرعی با سه شیوهٔ زیر ساخته میشوند:
۱. با حذف یک یا چند هجا از آخر بحر
۲. با حذف چند هجا و سپس تکرار بخش باقیمانده (وزن دوری یا خیزابی)
۳. با افزودن یک هجا به آخر هر پاره از وزن اصلی
این قواعد باعث میشوند وزنهای گوناگون از یکدیگر مشتق شوند و تنوع بسیار زیادی در شعر فارسی ایجاد گردد. در نظام پیشنهادی خانلری، حدود پنجاه وزن شناسایی شده و آنها را در پانزده سلسله طبقهبندی کرده است.
شیوهٔ یافتن وزن
برای کشف وزن یک شعر، باید آن را تقطیع هجایی کرد؛ یعنی مصراع را به هجاهای کوتاه و بلند شکسته و با الگوهای شناختهشده مقایسه کرد. در این روش، به جای تکیه بر شکل حروف، آواها معیار قرار میگیرند. این نگاه علمی باعث شده علم عروض قدیم در آموزش نوین سادهتر، علمیتر و قابل فهمتر شود.
در شعرهای موزون، ترتیب هجاها در مصراعهای مختلف تکرار میشود. شاعر کلمات را به گونهای کنار هم میچیند که این نظم حفظ شود. برای شناسایی این نظم، هجاها را سهتا سهتا یا چهارتا چهارتا جدا میکنند و به هر گروه نامی میدهند. این گروهها همان افعال عروضی هستند، مثل «مفاعیلن»، «فاعلاتن»، «مستفعلن» و غیره.
اهمیت عروض در شعر فارسی
عروض نهتنها یک ابزار آموزشی برای درک موسیقی شعر است، بلکه برای شاعر نیز وسیلهای است تا بر اساس الگوهای وزنی متنوع، آثار خود را بیافریند. هر بحر حال و هوای خاصی دارد: برخی بحرها برای بیان حماسه مناسباند، برخی برای مرثیه و سوگ، برخی برای عاشقانهها و برخی برای مضامین شاد و پرنشاط. شناخت عروض کمک میکند تا شاعر و خوانندهٔ شعر، ارتباط عمیقتری با موسیقی نهفته در زبان پیدا کنند.
نکته نهایی:
به طور خلاصه، عروض علمی است که وزن شعر را میسنجد، بحرها را شناسایی میکند و به ما میآموزد چگونه شعر موزون را از نظر ساختار موسیقایی تحلیل کنیم. از خلیل بن احمد فراهیدی تا شمس قیس و خانلری، این علم مسیر پرباری طی کرده و امروز یکی از ابزارهای اصلی درک شعر کلاسیک فارسی است. با شناخت این دانش، نهتنها خواندن و لذت بردن از شعر سادهتر میشود، بلکه شاعران نیز میتوانند با آگاهی کامل از وزن و موسیقی، اشعاری دلنشینتر و هماهنگتر بسرایند.