وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

آخرین نظرات
نویسندگان
  • ۰
  • ۰

غزل:

نمی دیدم که این پیله سنگ خاره ی من بود!

و هر بت که پرستیدم خود آواره ی من بود!

پس از چوب زمختی که شدم آنگاه دانستم

غریزی زیستن تنها راه چاره ی من بود!

جنون دسته جمعی گاه لذت داشت گاهی نه

هدف در هر دو حالت این وجود پاره ی من بود!

چه حالی می شود آدم وقتی که به خود آید

ببیند که دهان دیو خود گهواره ی من بود!

بشر تکرار هذیانی است و من گوشه ای از آن

چه می شد گوشه ای حرفی کمی درباره ی من بود؟

شبیه جیک جیک جوجه ای در مرغدانی آه!

مرا شاعر همان کرده که شاعرخواره ی من بود!

برای قاتلی موعود خودسازی شده واجب!

منی که در پی اش بودم، من بدکاره ی من بود!

بهرام بهرامی

  • ۰۴/۰۹/۰۸
  • بهرام بهرامی حصاری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی