🔊 کلمات همقافیه با «ـس» (مثل بس، پس)
این قافیه با «ـس» پایان مییابد و پیش از آن یک صامت یا مصوت کوتاه قرار دارد. در شعر فارسی، چنین قافیهای اغلب ضربآهنگ قوی و حس قطعیت یا پایانبندی ایجاد میکند.
فهرست کلمات همقافیه با «ـس»
بس، پس، خس، رس، کس، ناکس، بیکس، دلواپس، سپس، نارس، عسس، نفس، هوس، محبس، جرس، اطلس، ارس، قفس، قبس، فرس، عبس، عدس، مونُّس، موسوس، ملتمس، طبس، اقدس، مقدس، تیررس، دسترس، هرس، دادرس، مگس
نمونه غزل از حافظ شیرازی:
ای صبا گر بُگذری بر ساحلِ رودِ اَرَس
بوسه زن بر خاکِ آن وادی و مُشکین کُن نَفَس
منزلِ سَلمی که بادَش هر دَم از ما صد سلام
پُر صدایِ ساربانان بینی و بانگِ جرس
مَحمِلِ جانان ببوس، آنگه به زاری عَرضه دار
کز فِراقت سوختم ای مهربان فریاد رس
من که قولِ ناصحان را خواندَمی قولِ رَباب
گوشمالی دیدم از هجران که اینم پند بس
عشرتِ شبگیر کن، مِی نوش کاندر راهِ عشق
شَبرُوان را آشناییهاست با میرِ عَسَس
عشقبازی کارِ بازی نیست ای دل! سر بِباز
زان که گویِ عشق نَتْوان زد به چوگانِ هوس
دل به رَغبت میسپارد جان به چشمِ مستِ یار
گر چه هشیاران ندادند اختیارِ خود به کس
طوطیان در شِکَّرِستان کامرانی میکنند
و از تَحَسُّر دست بر سر میزند مسکین مگس
نامِ حافظ گر برآید بر زبانِ کِلکِ دوست
از جنابِ حضرتِ شاهم بس است این مُلتَمَس