وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

نویسندگان
  • ۰
  • ۰

نقد فرمالیستی شعر «زمستان» اخوان ثالث

شعر «زمستان» مهدی اخوان ثالث، یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر فارسی است که نه‌تنها فضای سرد و تلخ یک زمستان واقعی را به تصویر می‌کشد، بلکه نمادی از فضای یخ‌زده‌ی سیاسی و اجتماعی زمان شاعر است. نقد فرمالیستی این شعر با تمرکز بر فرم، زبان، موسیقی و ساختار، ما را به فهم عمیق‌تری از شعریت آن می‌رساند.

زبان و واژگان در شعر «زمستان» اخوان ثالث

شعر «زمستان» مهدی اخوان ثالث، تنها روایتی از سرمای یک فصل نیست؛ بلکه انعکاس زبانی و عاطفی یک دوران یخ‌زده است. بررسی زبان و واژگان این شعر نشان می‌دهد اخوان چگونه با انتخاب دقیق کلمات و لحن، فضایی منجمد و اندوه‌بار می‌سازد.

آمیختگی زبان کهن و امروز

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های شعر اخوان، آمیختن زبان کهن فارسی با زبان روزمره است. در «زمستان» واژگان و ساخت‌های ادبی کهن، مثل:

  • «سر بر نیارد کرد»

  • «دید نتواند»

  • «ظلمت نه‌تو»

در کنار واژه‌های صمیمی و حتی محاوره‌ای مانند «دمت گرم» و «تیپا» قرار می‌گیرند. این ترکیب باعث می‌شود شعر هم حال‌وهوای حماسی و تاریخی پیدا کند و هم با مخاطب معاصر ارتباط نزدیک برقرار نماید.

انتخاب واژگان سرد و سنگین

اخوان در این شعر از واژگانی بهره می‌گیرد که بار معنایی و احساسی‌شان سرما، تاریکی و فشار را به ذهن متبادر می‌کند:
«سرما، تاریک، لغزان، مرده، تابوت، ظلمت، تیپا‌خورده...»
این انتخاب واژگان، علاوه بر توصیف فیزیکی زمستان، حس خفقان اجتماعی و یخ‌زدگی روحی را هم منتقل می‌کند.

لحن خبری و سکون فضا

جملات شعر غالباً خبری و منفی‌اند:
«سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت...»
«سراسر فصل سرد است...»
«نفس کز گرمگاه سینه می‌آید برون، ابری شود تاریک...»
این لحن بی‌روح و خالی از حرکت، فضایی سنگین و بی‌جان می‌سازد که با مضمون شعر کاملاً هم‌خوان است.

صحنه‌ی بسته و حس بی‌پناهی

زبان شعر چنان طراحی شده که ما را در فضایی بسته قرار دهد: اتاقی تاریک، پنجره‌هایی یخ‌زده، خیابان‌هایی لغزان، و نفسی که به دیوار می‌خورد. همه‌چیز حس انزوا و غربت می‌دهد؛ گویی انسان در این زمستان هم جسمش سرد است و هم جانش.

تصویرسازی‌ها و نمادها در شعر «زمستان» اخوان ثالث

«زمستان» اخوان ثالث از نظر تصویرسازی و کاربرد آرایه‌های ادبی یکی از کامل‌ترین نمونه‌های شعر نیمایی است. اخوان در این اثر نه‌تنها تصویری از فصل سرد به دست می‌دهد، بلکه با بهره‌گیری از نمادها، استعاره‌ها و تشبیهات، وضعیت اجتماعی و سیاسی زمانه‌ی خود را بازتاب می‌دهد.

وفور تصویرهای شاعرانه

در این شعر نزدیک به سی تصویر خیالی وجود دارد:

  • تشبیه: نفسِ آدم به ابر و دیوار، لرزش میهمان به موج، شاعر به دشنام یا آهنگی ناجور.

  • استعاره: «مسیحا» برای می‌فروش ارمنی، که با حضورش نوعی نجات‌بخشی و گرما را تداعی می‌کند.

  • کنایه: «سر در گریبان بودن» برای غمگین بودن و بی‌اعتنایی.

  • نماد: زمستان به‌عنوان نماد خفقان، سرما نماد ترس و آزار، ظلمت نه‌تو نماد فضای بسته و مرگ‌آور، و سرخی سحرگاه نماد امید به رهایی.

این تصاویر همگی با هم دنیایی می‌سازند که فراتر از یک فصل سال است؛ جهانی که تاریکی، ترس و ناامیدی بر آن حاکم شده است.

آشنایی‌زدایی و تازگی تصاویر

تشبیهات و استعاره‌های اخوان غالباً تازه و غیرکلیشه‌ای‌اند. تشبیه نفس به دیوار یا دشنام به انسان نه‌تنها ما را غافلگیر می‌کند بلکه به شعر خاصیت آشنایی‌زدایی می‌دهد و ما را وادار می‌کند دوباره به جهان اطرافمان نگاه کنیم.

موسیقی و آرایه‌های لفظی

شعر با تکرار حروف و واج‌ها حالتی زمستانی پیدا می‌کند. تکرار صامت‌های س و ر و مصوت بلند آ کلیدواژه‌ی «سرما» را تداعی می‌کند و سرمای شعر را شنیداری می‌سازد.
همچنین تکرار واژه‌ها («منم من»، «بگشای در، بگشای») و ردیف «است» در پایان مصراع‌ها موسیقی درونی و انسجام کلام را تقویت می‌کند.

تضاد و تناسب

اخوان با قرار دادن واژه‌های متضاد کنار هم (سرد/گرم، زنده/مرده، شب/روز) شدت اندوه و خفقان را پررنگ‌تر می‌کند. در مقابل، تناسب بین کلمات (مسیحا/ترسا، میزبان/میهمان) نوعی هارمونی پنهان به شعر می‌دهد که با موسیقی آن هماهنگ است.

موسیقی، وزن و قافیه در شعر «زمستان» اخوان ثالث

شعر «زمستان» در قالب نیمایی سروده شده و از نظر موسیقی درونی و وزن عروضی ویژگی‌های شاخصی دارد. اخوان با انتخاب دقیق وزن و ردیف، فضایی یخ‌زده و غمگین خلق می‌کند که با مضمون شعر کاملاً هماهنگ است.

1. وزن شعر

«زمستان» در بحر هزج با وزن مفاعیلن سروده شده است. برخلاف شعر سنتی که در آن همه مصراع‌ها تعداد هجای برابر دارند، در شعر نیمایی اخوان این انعطاف رعایت شده و مصراع‌ها طول‌های متفاوت دارند. این انعطاف، آزادی بیان شاعر را افزایش داده و حس سرد و یکنواختی زمستان را تقویت می‌کند.

2. قافیه و ردیف

  • قافیه اصلی: پایان اکثر مصراع‌ها با ـان است، مانند: «زمستان است»، «گریبان است»، «لغزان است».

  • ردیف: فعل «است» به‌عنوان ردیف هشت بار تکرار شده است و تکرار آن حس یکنواختی و سرمازدگی را ایجاد می‌کند.

  • قوافی فرعی: ترکیب‌هایی مانند «وام بگزارم / جام بگذارم» با تغییر جزئی در حروف، تنوع صوتی ایجاد کرده و از یکنواختی کامل می‌کاهد.

3. موسیقی کلمات (واج‌آرایی)

واژه‌ها و صامت‌های تکراری نقش مهمی در ایجاد موسیقی درونی شعر دارند:

  • پربسامدترین واج‌ها: a، ā، r، m و s

  • این تکرار، کلیدواژه «سرما» را در ذهن تداعی می‌کند و شنیدار شعر، به نوعی سرمای فیزیکی و روانی را تجربه می‌کند.

4. تکرار و ریتم داخلی

اخوان برای ایجاد ریتم و تأکید معنایی، برخی واژه‌ها و نشانه‌ها را تکرار می‌کند:

  • تکرار ضمیر «منم من»

  • تکرار واژه‌های «بی‌رنگِ بی‌رنگ»، «بگشای در، بگشای»

  • تکرار جمع «ها» در بند پایانی (شش بار)

این تکرارها به شعر حس حرکت داخلی می‌دهد و خواننده را به‌طور ناخودآگاه با ریتم سرد و سنگین زمستان همراه می‌کند.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی