دزدی در این شهر است و من، از ترسِ او، من نیستم!
این مردِ دور از عشق و اهل آبرو من نیستم!
✔
روزی خود فریاد بودم من، نه یک فریاد خواه!
باور کن ای همدرد من! این بی گلو، من نیستم!
✔
دزدی در این شهر است و من، از ترسِ او، من نیستم!
این مردِ دور از عشق و اهل آبرو من نیستم!
✔
روزی خود فریاد بودم من، نه یک فریاد خواه!
باور کن ای همدرد من! این بی گلو، من نیستم!
✔