وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

آخرین نظرات
نویسندگان

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهرام بهرامی شاعر» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

یک عمر دم از پیله و پرواز زدند.

حرف از سر قله های دل باز زدند.

سیبی بود این وسط، فقط مشتی کرم

آن را سر شاخه دزدکی گاز زدند.

(رباعی از : بهرام بهرامی حصاری)

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

تا این لحظه مقسّم نان شده بود.

حتی شاید که آسیابان شده بود.

با چشم خودم اگر نمی دیدم کیست

امروز کلاغ دزد، دهقان شده بود!

(رباعی از : بهرام بهرامی حصاری)

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

گیرم که فداکار سکوتند هنوز.

گیرم خود کرم عنکبوتند هنوز.

پر می شود و خالی از این نوع حشرات

کی دغدغه ی درخت توتند هنوز؟

(رباعی از : بهرام بهرامی حصاری)

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

بر روی درخت توت پروانه نشد.

زد بر دهل سکوت پروانه نشد.

حاشا پشه ی باج به کوری دادن

در لانه ی عنکبوت پروانه نشد.

(رباعی از : بهرام بهرامی حصاری)

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

اول سر ارثیه ی او دعوا شد

آخر سهم زاغ و مترسک ها شد

گندم پدر از کجا مگر دزدیده؟

که خانه ی ما مزرعه ی آنجا شد؟

(رباعی از : بهرام بهرامی حصاری)

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۱
  • ۰

پشتش به زمین رسیده باشد، شاید

باید باشد امید، باید باید.

افتادن برگ خط پایانش نیست

یک فصل دگر دوباره در می آید.

(رباعی از : بهرام بهرامی حصاری)

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

ایمان، به تو آیا کسی فرمود هرگز؟

دزدیده می گردد ولی نابود هرگز؟

 

ایمان به آزادی از این دیوار لرزان

فوراً بیاور و نگو که زود هرگز.

 

دیوار شاید کرده باشد چشم را کور

اما شعاع دید را محدود هرگز

 

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

می رسد روزی که این جولان بس مرداب هاست

می رود روزی که نیلوفر خس مرداب هاست.

 *

ناخدا نادیده می گیرد خطر را، چون که مست

از شراب سبز گنداب گس مرداب هاست.

 

  • بهرام بهرامی حصاری