وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

نویسندگان

۱۵ مطلب با موضوع «شعر نیمایی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

پشت کوهستان ها

من به دنبال خودم می گردم!

کاش می شد که چنان باشم 

که لب چشمه ی آب

می توانستم که خودم را بخورم!

کاش هر جا که نگاهم می رفت

خودم را می دید!

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

باید عقابی شد!

که جنگل دست روباه است!

باید عقابی شد و مانند پریدن ها

فعل دریدن را برای جوجه های خویش معنی کرد!

باید عقابی شد و از اوج صلابت دید!

کرمی که می گوید : که کی؟ پروانه خواهم شد!

پروانه می گوید:

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۱
  • ۰

 شعر آدم برفی 1: 

دختر به حیاط خانه زل زد با ذوق

 از پنجره، با خیال آدم برفی!

 *

با حسرت برف بازی و آزادی

 می گفت : که خوش به حال آدم برفی!

  *

ترسید که سرما بخورد بیچاره!

 می سوخت دلش به حال آدم برفی!

 *

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

شعر آدم برفی 2

 شعر آدم برفی 2: 

آفتاب است و پر از واهمه آدم برفی

می کند با خودش این زمزمه آدم برفی :

 *

من نمی خواهم از این خلوت خود دور شوم!

دوست دارم که بمانم همه آدم برفی.

 *

بر سر کاج به او گفت کلاغی زیرک:

بس کن این ناله و این همهمه آدم برفی!

 *

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

سیل رخوت آمد

همه جا را پر کرد!

آه! ای دسته ی زاغان دوزیست! 

بی خبر از قفس نامرئی

ای که هر قدر به نابودی تان افزودند

بیشتر حس سعادت کردید!

  • بهرام بهرامی حصاری