وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

آخرین نظرات
نویسندگان
  • ۰
  • ۰

غزل معاصر: سنگدل!

یک راه چاره مانده آنهم بی وفای سنگدل!

آه آن دگردیسی من، آن بی خدای سنگدل!

با یک بلیت سوخته، در ایستگاه بی قطار

حتی نمی آید به گوش من، صدای سنگدل!

به قله ی کوهی چنان مغرور دل بستم که بود

جای نجاتم عاشق خود، خودستای سنگدل!

عمری شنا کردم تمام طول اقیانوس را

گویی خود مرگ است این؛ بی انتهای سنگدل!

دنیا برای سنگدل ها بود و من شاعر شدم

مثل گلی ناجنس بین صخره های سنگدل!

در بهترین حالت؛ اگر -کشتن- نباشد امتیاز

فرقی ندارد قاتل و شاعر برای سنگدل!

از درد سقف روی سر، یا یک وسیله زیر پا

صحبت همین بوده برای هر دو پای سنگدل!

نه می خورد نه می دهد بیرون مرا این باتلاق

بد دست و پایی می زنم، در این فضای سنگدل!

از این تناقض دل بکن، بهرام دلسوزی کجاست؟

وقتی دلش سنگ است می سوزد کجای سنگدل؟

بهرام بهرامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی