وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

آخرین نظرات
نویسندگان
  • ۰
  • ۰

به جز لبخند اجباری، چه کاری می توانستم؟

به غیر از خودخوری کاری، مگر می آمد از دستم؟

من عادت کرده ام چشمم به تاوان عمل باشد

دلی را بی پشیمانی، تمام عمر نشکستم!

وجودم لذت خود دوستی را میدرد افسوس

نخواهم داشت خود را دوست، تا در این جهان هستم!

به چای چوبِ روی چاه، زیر پایم آهن بود

اگر جای غزل دل را به یک تابوت می بستم!

دریده گرگِ دانایی، آهوی سکوتم را

چه بد شد! قدرت نادان ستایی را ندانستم!

به جرم اینکه با خرچنگ، از دریا سرودم من

شدم یک رود نامشروع، به مرداب پیوستم!

به من مرگی بدهکار است و حاشا می کند ارّه!

که چون کاجی که افتاده، فقط این جاده را بستم!

بهرام بهرامی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی