وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

وبلاگ بهرام بهرامی حصاری

آثار ( رمان ها و اشعار)

آخرین نظرات
نویسندگان

۴۲ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

چیزی نمانده تا بکوچم سمت اقیانوس ها

چیزی نمانده تا رها گردم از این کابوس ها

من مرغ دریایم که خواهم رفت از این باغچه

کی می کنم عادت به خودشیرینی طاووس ها؟

یکجا نشینی، باتلاقی که در آن پیدا شدم!

در آن نرفتم من فرو مانند جلبک بوس ها!

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

ساکت که از هر واژه  ی تو باج می گیرد جهان!

نه با زبان خوش که با تاراج می گیرد جهان!

با طعمه ی احساس این صیاد قانون ناشناس

ماهی خوش باور در این امواج می گیرد جهان!

هرگز نبوده مهربانی جز سر قلّاب ها

چون آدم به درد دل محتاج می گیرد جهان!

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

گهگاه در این جهان سیاهی آبی است!

تاوان و تقاص هر گناهی آبی است!

وقتی که بهشت تو لجنزار من است!

ای کوسه بدان، دوزخ ماهی آبی است!

بهرام بهرامی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

لعنت به این تعلل، جا ماندم از قطارم!

دیگر بلیت رفتن، تا خانه را ندارم!

هر آرزو و خواهش، فریاد در خلاء بود

بی پاسخی از آنجا، فحاش و بی قرارم!

دل در طلسم آهن، درد پرندگی داشت،

در غلظت تن خود، روحی پرنده وارم!

احساس می کنم من، پروانه می شوم آه!

وقتی در این بیابان، پروانه ای بکارم!

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

پنداشته خودستا خدا مجانی است!

از فضل و کمال، ادعا مجانی است!

از خون ستمدیده ربوده است نفس

آن کس که گمان کرده هوا مجانی است!

بهرام بهرامی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

شعر نیمایی: جلبک

لذتِ آلودنِ دریا؟

خود دلیل بودن من بود؟

*

این منم یک گوشه از انبوه چون من ها

جلبکی تنها!

*

موج را نادیده، می جنبیم، می جنبیم.

هر که حجمش بیشتر، از وسعت دریا

سهم وسع بیشتر دارد!

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

نه اینکه زود قلعه بگیری برنده ای!

گاهی که باخت را بپذیری برنده ای!

در کافه، در خانه، خیابان، روبروی یار!

هرجای داستان که بمیری برنده ای!

زاغ درونت را نکش طوطی نمی شوی!

زیبا و زشت تا که سفیری برنده ای!

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

او را سخن ز سرو و گل و آفتاب نیست!

بودا شدست و پی ادراک آب نیست!

آخر کتاب دست بشر می دهد یکی!

محصول کاج هوش، چگونه کتاب نیست؟

بودا خوری عصرِ طلائیِ خودخوری

ارثیه ی شماست، یک انتخاب نیست!

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

می جنبی و مرده ها همه می جنبند!

می لولی و پا به پای تو می لولند!

آن وقت به جای دیدن منبع زور!

بر طبل منم منم منم می کوبند!

بهرام بهرامی

  • بهرام بهرامی حصاری
  • ۰
  • ۰

به خواب پرست ها که می فهماند!؟

ارابه ی خواب تا کجا می راند؟

وقتی که مسیر اشتباهی باشد!

آن کس که جلو زده عقب می ماند!

بهرام بهرامی

  • بهرام بهرامی حصاری